In a hospital full of pain and loss, a heartbroken teenager who once lost the boy he loved finds hope again through friendship with three rebellious, terminally ill kids. Together, they plan one final escape from their harsh lives. But everything changes when a new girl arrives—bright, bold, and full of life—making him feel something he thought he’d lost forever: love
«من عاشق امید شدم» داستانی احساسی، شاعرانه و غمانگیز درباره گروهی از نوجوانان بیمار در یک بیمارستان است که هر یک با بیماریهای سختی دستوپنجه نرم میکنند، اما در دل این دردها، سعی دارند طعم زندگی، آزادی و حتی عشق را بچشند.
راوی داستان نوجوانی است که پس از خودکشی پسری که عاشقش بوده، دل خود را به روی عشق بسته است. او تنها دلخوشیاش، دوستانش هستند:
-
سونی، دختری پرشور با یک ریه
-
نئو، پسری بداخلاق و نویسنده که روی ویلچر است
-
و کور، پسری خوشقیافه با قلبی ضعیف که همچون یک غول مهربان است.
آنها با هم یک گروه کوچک و صمیمی از «بچههای قانونشکنِ در حال مرگ» تشکیل دادهاند که با شیطنتها و فرارهای کوچک، سعی در مقابله با دنیای سرد و تلخ اطرافشان دارند. اما ناگهان دختری وارد زندگیشان میشود؛ دختری با چشمانی چون خورشید و لبخندی مرموز که قلب راوی را دوباره به تپش میاندازد.
داستان دربارهی درد، عشق، دوستی، ترس از فقدان، و امیدی است که حتی در تاریکترین مکانها هم میتواند شکوفا شود. لحن کتاب شاعرانه و پر از احساسات درونی است، و شخصیتها به شکلی عمیق و زنده ترسیم شدهاند.
این رمان از آن دست کتابهاییست که همزمان قلب را میشکند و التیام میبخشد.
کتاب «I Fell in Love with Hope» (من عاشق امید شدم) نوشتهی Lancali یکی از آثار متفاوت و احساسی در ژانر ادبیات نوجوان (Young Adult) است، که به شکلی شاعرانه و تاریک، مفاهیمی چون مرگ، بیماری، عشق، و مقاومت در برابر سرنوشت را بررسی میکند.
📖 مضمون کلی داستان:
این کتاب در فضایی تقریباً بسته – بیمارستان – روایت میشود؛ جایی که نوجوانانِ در آستانهی مرگ، بین دستگاههای پزشکی و دیوارهای سفید، در تلاشاند تا معنایی برای زندگیشان پیدا کنند. شخصیت اصلی داستان پسریست که از نظر روانی و عاطفی آسیبدیده، کسی که پس از از دست دادن عشق اولش – پسری که خودش را جلوی چشمان او کشت – دیگر نمیخواهد دوباره عاشق شود. اما...
او با سه دوست صمیمیاش – سونی، نئو و کور – گروهی تشکیل میدهد که برخلاف وضعیت جسمیشان، رویاهای بزرگی در سر دارند. آنها در فکر فرار هستند: فرار از بیمارستان، از درد، از خانوادههای ناسالم، از گذشته...
اما ورود دختری جدید به بیمارستان – دختری مرموز، شاد، و پر از زندگی – همهچیز را برای راوی تغییر میدهد. او دوباره احساساتی را تجربه میکند که گمان میکرد برای همیشه در وجودش مردهاند...
💔 تمهای اصلی کتاب:
-
مرگ و زندگی: شخصیتها با بیماریهای لاعلاج دست و پنجه نرم میکنند، و مرگ سایهی دائمی بر زندگیشان انداخته، اما با وجود این، آنها سعی میکنند لحظاتی از زندگی را واقعا زندگی کنند.
-
عشق و ترس از فقدان: راوی از اینکه دوباره عاشق شود میترسد، چون عشق قبلیاش به طرز دردناکی از دست رفته. اما عشق، حتی در سختترین شرایط، راه خودش را باز میکند.
-
امید در دل تاریکی: همانطور که نام کتاب هم اشاره میکند، داستان دربارهی یافتن امید در تاریکترین لحظات است.
-
هویت و پذیرش: شخصیتها با هویتهای مختلف (از جمله جنسیتی و روانی) دست و پنجه نرم میکنند. کتاب دربارهی پذیرش خود و دیگران نیز هست.
✍️ سبک نوشتار:
Lancali با زبانی بسیار شاعرانه و احساسی مینویسد. جملات گاهی مانند قطعات شعرند، پر از استعاره، تصویرسازی، و عاطفه. روایت داستان از زبان اول شخص است و خواننده را به قلب افکار و احساسات راوی میبرد.
⚠️ هشدارهای محتوایی (Trigger Warnings):
کتاب در مقدمه خود هشدارهایی دارد چون شامل موضوعاتی مثل: